شمس ِ مولانا
 
 
دغدغه های یک روح
 

آب زنید راه را، هین ! که نگار می‌رسد!

مژده دهید باغ را، بوی بهار می‌رسد!

...

...

 


برچسب‌ها: بهار, مولانا, شاعران, بهاریه
ادامه مطلب
 |+| نوشته شده در  دوشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۴ساعت 17:47  توسط رضا جوانروح  | 

عشق ،اندر فضل و علم و دفتر و اوراق نیست

هر چه گفت و گوی خلق، آن ره، ره عشاق نیست

...

...


برچسب‌ها: مولانا, شمس, غزل, عشق
ادامه مطلب
 |+| نوشته شده در  چهارشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۴ساعت 18:27  توسط رضا جوانروح  | 

      آيدا مرادي آهني بسيار شهامت آميز و مقتدرانه پا به اين گونه و سبك داستاني در عرصهء ادبيات خاص داستاني گذاشته است . روايتي به ظاهر ساده و عوامانه ، ولي پيچيده و خاص ؛ مانند جامعه ء متلاطم و پر تنش امروزه .  حوادث اينده كشور برخاسته و منتج از گذشته اش است . فردا ابستن حوادث ناگواري است اگر باروت اتش بگيرد . باروت جنگ و كشتار در زمين زير پاي امان . مثل كيف گلف كه روي زمين باروت دار افتاده است ؛ مثل " گلف روي باروت " ...


برچسب‌ها: كتاب, نقد, رمان, ايدا مرادي اهني
ادامه مطلب
 |+| نوشته شده در  پنجشنبه ۱۲ دی ۱۳۹۲ساعت 9:27  توسط رضا جوانروح  | 

چو با ما ، یار ما،  امروز جفتست

بگویم، آنچه هرگز کس نگفته‌ست!

...

...


برچسب‌ها: مولانا, غزل, جان, يار
ادامه مطلب
 |+| نوشته شده در  سه شنبه ۳ دی ۱۳۹۲ساعت 13:15  توسط رضا جوانروح  | 

       داستانهاي مجموعه داراي تم يكسان و مضمون مشابه اي اند . غم از دست  دادن و فقدان دوست داشتنني ترين فرد زندگي . نويسنده عمدا و عامدا اين سيزده داستان را در پنج گروه كه با شماره بندي (1) تا (5) از هم جدا شده اند ، جاي داده است . هر گروه از داستانها در پي بيان گونه اي از دست دادن كسي براي قهرمان يا راوي داستاني را شرح مي دهد ...


برچسب‌ها: کتاب, نقد, داستان, اسمان
ادامه مطلب
 |+| نوشته شده در  شنبه ۱۶ آذر ۱۳۹۲ساعت 13:40  توسط رضا جوانروح  | 

   فقر نگاه تاريخي نسبت به مسائل فلسفي و هنري و ادبي ، عامل اصلي واپس ماندگي ماست و اين خود سرچشمه از نگاه دايره وار ما دارد كه تاريخ را بمانند مغرب زمين ، نمي توانيم به گونه ء خطي مورد نظر قرار دهيم . به همين دليل تصور مي كنيم عرفان بايزيد و عين القضات و شمس تبريزي ، عين عرفان فلان عليشاه دوره قاجار يا دورهء معاصر است...


برچسب‌ها: عرفان, تصوف, زبان, كتاب
ادامه مطلب
 |+| نوشته شده در  چهارشنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۲ساعت 15:53  توسط رضا جوانروح  | 

   كتاب  حدود 550 صفحه بوده و داراي  يازده فصل  اصلي و 27 مقاله  نوشتاري از سوي  24 مولف متن است . واكاوي و معرفي جهان انديشه و زبان  سحرگونه حافظ از منظرهاي گوناگون  وغور و تحقيق  در زندگي  او  و بررسي  روزگار  وانفساي آن دوران از سويي  موجب آن  شده است  كه كتاب ياد شده همچون دايره المعارفي  براي حافظ  پژوهان و و حافظ دوستان  باشد ...


برچسب‌ها: حافظ, انديشه, كتاب, زندگي
ادامه مطلب
 |+| نوشته شده در  دوشنبه ۶ آبان ۱۳۹۲ساعت 16:11  توسط رضا جوانروح  | 

" سلام است "

 

تو را در دلبری دستی تمام است

مرا در بی‌دلی درد و سقام است

...

...


برچسب‌ها: غزل, مولانا, عشق, يار
ادامه مطلب
 |+| نوشته شده در  چهارشنبه ۶ شهریور ۱۳۹۲ساعت 12:53  توسط رضا جوانروح  | 

      عكسها ياداور گذشته اند . خاطرات تلخ و شيرين دوران كودكي و نوجواني كه اكنون حسرت الود نگاه نگرنده است . حسرت بودن در هسته ي اوليه خانواده‌؛ حسرت از دست دادن عزيزان ؛‌ حسرت عشقهاي ناكام و زودگذر جواني  ؛‌ حسرت نداشتن ها و داشتن هاي غبطه برانگيز ؛‌ حسرت اندوه شكسته شدن غرورهاي بجا ونابجا ؛  حسرت غم دلگير فراموش نكردنها ؛ حسرت از ته دل خوشحال شدن و خنديدنهاي كودكانه ...


برچسب‌ها: كتاب, نقد, مجتبي پورمحسن, حسرت گذشته
ادامه مطلب
 |+| نوشته شده در  یکشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۲ساعت 15:1  توسط رضا جوانروح  | 
 اَستر ،  ُشتر را پرسيد كه  :  " چونست كه من بسيار در سَر مي آيم ، تو كم در سَر مي آئي ؟ "

    شتر،  جواب گفت كه : " من چون بر سر عَقبه برآيم نظر كنم ، تا پايان عَقبه ببينم ؛ زيرا بلندسرم و بلند همتم و...


برچسب‌ها: مولانا, شمس, قصه, متن
ادامه مطلب
 |+| نوشته شده در  یکشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۲ساعت 16:13  توسط رضا جوانروح  | 

 حال و هواي اكثر داستانها و وجه مشترك انها غريبه گي و متفاوت  بودن فضاي قصه و نگاه شخصيتهاست .  جهان تلخ و اندوهناكي ،  قهرمانان بيمار گونه يا وهم اميز داستانها را احاطه كرده است . قصه ها ابزورد  به معنا و تعاريف مكاتب ادبي غربي نيستند ولي گونه اي ترس و وحشت دروني از چيز و چيزهايي ذهني و سوبژاكتيو ، شخصيتها را دربرگرفته است . توهم ريشه ي درخت شدن و زائده دراوردن بدن انساني ، توهم نفرت اميخته با عشق ، يخي شدن ادمهاي كريستال گونه ، رقابت ظاهري استاد و شاگردي در سرقت طرح قالي اما جنگ غرور و خودخواهي دروني ، مردن و توهم از بين رفتن سايه ي جسم مادي ...


برچسب‌ها: كتاب, نقد, داستان, فرحنازعليزاده
ادامه مطلب
 |+| نوشته شده در  شنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۲ساعت 19:0  توسط رضا جوانروح  | 

 

طبیب دردِ بی‌درمان کدامست؟

رفیق راه ِبی‌پایان کدامست؟

 

اگر عقلست،  پسْ دیوانگی چیست؟

وگر جانست ،  پسْ جانان کدامست؟

...

...

 


برچسب‌ها: مولانا, غزل, عقل, عشق
ادامه مطلب
 |+| نوشته شده در  شنبه ۵ مرداد ۱۳۹۲ساعت 13:45  توسط رضا جوانروح  | 

      روايت گويي شاعران بزرگ كه بر گرفته از سنت و ميراث فرهنگي ، ديني و ادبي بسيار كهن در تاريخ تمدن بشري است ، ريشه در ناخوداگاه جمعي انسان دارد . روايت يك شيوه استدلال و يك روش  بازنمايي جهت درك جهان انساني است . مولاناي شاعر عارف با انتخاب سبك روايي خاص خود در مثنوي در پي بيان و تفسير هدفهاي عرفاني و تعليمي مورد نظرش است تا با خلق معاني جديد در قالب روايت مبتني بر تداعي جريان سيال ذهن به اندازه كافي جذابيت براي مخاطب متن را فراهم كند .   كتاب "روايت شناسي داستانهاي مثنوي " پايان نامه خانم دكتر سميرا بامشكي ، در همان سال اول برنده و برگزيده اين دوره بوده كه ...


برچسب‌ها: كتاب, نقد, قصه, مولانا
ادامه مطلب
 |+| نوشته شده در  شنبه ۲۹ تیر ۱۳۹۲ساعت 16:37  توسط رضا جوانروح  | 
"هر كه من با او باشم از چه غم دارد؟ از همه عالم باك ندارد ."

(مقالات شمس تبريزي ، دفتر اول/ص 76سطر 9)

  همنشيني با بزرگان و  پيران طريق  ادمي را به لحاظ روحي و ذهني اغناء كرده و قدرت روحي به او  مي بخشد . سخن تاثيرگذار و سلوك موثر از كسي كه الگو و راهنماست ان چنان شهامت و شجاعت دروني  ايجاد مي كند كه انسان سالك و جستجوگر ، احساس خوش امنيت و فراخ خاطر ...


برچسب‌ها: شمس تبريزي, مولانا, سخن, متن
ادامه مطلب
 |+| نوشته شده در  شنبه ۲۲ تیر ۱۳۹۲ساعت 12:46  توسط رضا جوانروح  | 

   حامد اسماعيليون مي داند كه تقابل و رويارويي فرهنگ سنتي و مدرن،  موجب قوام و پختگي شخصيت و شكل گيري موقعيتهاي دراماتيك مي شود و به همين دليل با پيش كشيدن ساحت هاي سياسي و اجتماعي و قرار دادن راوي متن در بطن جامعه ي حاشيه اي شهر ، به نوعي وازدگي و عقيم شدگي روشنفكري در ايران را در چند دهه ي اخير به نقادي و تصوير مي كشد . فرار قهرمان اصلي داستان از شهرك پس از پس زدگي جامعه ، همان حكايت مهاجرت نخبگان و فرهيختگان است در اين تقابل و رويارويي جهان بيني ها ...


برچسب‌ها: كتاب, نقد, داستان, حامداسماعيليون
ادامه مطلب
 |+| نوشته شده در  شنبه ۱۵ تیر ۱۳۹۲ساعت 11:28  توسط رضا جوانروح  | 

تا نقش ِخیال ِدوستْ با ماست

ما را همه عمر، خود تماشاست

 

آن جا که وصال ِدوستانست

والله که میان خانه ، صحراست

...

...


برچسب‌ها: مولانا, غزل, عشق, عدم
ادامه مطلب
 |+| نوشته شده در  شنبه ۸ تیر ۱۳۹۲ساعت 17:43  توسط رضا جوانروح  | 

      باورپذيري پيرنگ داستاني و شخصيتهاي اصلي و فرعي قصه با نقل تكنيكي و زباني روايت و با اميختن خرده حكايتهاي داستاني متعدد از همسايگان سنتي راوي ، همكاران اداري ، دربان هتل ، فيلمبرداران كليپ تبليغاتي نماينده اصلاح طلب مجلس و غيره كاملا جاافتاده و قابل لمس است ، ولي همدلي و همراهي مخاطب با قهرمانان داستان به سختي و دشواري قابل دستيابي است . داستان در سطح اول روايت بخوبي جاافتاده است و با تمامي اشارات بينامتني و فرا متني اش كه ياداور برخي از رمانهاي چند سال اخير ...


برچسب‌ها: كتاب, نقد, قصه, بازي
ادامه مطلب
 |+| نوشته شده در  شنبه ۱ تیر ۱۳۹۲ساعت 8:54  توسط رضا جوانروح  | 

ز میخانه دگربار این چه بوی  است؟

دگربار این چه شور و گفت و گوی است؟

 

جهان بگرفت ارواح مجرد

زمین و آسمان پر های و هوی ا‌ست

...

...


برچسب‌ها: مولانا, غزل, عشق, سخن
ادامه مطلب
 |+| نوشته شده در  شنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۲ساعت 10:10  توسط رضا جوانروح  | 
 

    از سه ناحیه، زبان مادری ما در خطر است. یکی، کسانی که می‌خواهند ما عین ترکیه بنویسیم. بله، ترکیه ادبیات پیشرفته‌ای دارد ولی ما نمی‌توانیم قاطی آن‌ها بشویم و اگر این اتفاق بیفتد، اصلاً حذف خواهیم شد. دلیلی هم ندارد. گذشته از آن، یک حادثه‌‌ی عجیب در ترکیه اتفاق افتاده است و این زبان تغییر یافته است؛ آن هم فقط در سایه‌ی این الفبا. یعنی زبان نرم شده است و مثلاً دیگر در زبان ترکیه خ وجود ندارد و یا ...


برچسب‌ها: كتاب, گفتگو, ادبيات, سيدحسيني
ادامه مطلب
 |+| نوشته شده در  شنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۲ساعت 10:38  توسط رضا جوانروح  | 

     

      مجيد قيصري در موخره كتاب مي گويد كه راوي خاطرات زندگي نقل شده در كتابش يك طلبه جوان عراقي بوده است و حكايت نقل شده مثلا قصه واقعي است . راست و دروغ اش با خودش . شايد خيالات مولف باشد و يا روايت او از يك زندگي . هر چه كه هست ، ما الان با داستاني بلند روبروييم ، از جنگ ايران و عراق و از نگاه طرف عراقي . در اين حالت اين كتاب جزء معدود كتابهايي است كه ...


برچسب‌ها: كتاب, نقد, قيصري, طناب كشي
ادامه مطلب
 |+| نوشته شده در  یکشنبه ۸ اردیبهشت ۱۳۹۲ساعت 11:46  توسط رضا جوانروح  | 

     حامد حبيبي در مجموعه داستان " بوداي رستوران گردباد " كه نام غريب و عجيبي است با سيزده داستان كوتاه كه هيچكدامش فضاسازي مشابه و يا شخصيتهاي يكسان ندارند ، در پي ايجاد ذهنيتي خاص است . او با روايتهاي متفاوت و تلخ گونه اش به دنبال من وجودي است . من واقعي كه تنهاست . مني كه در بودن يا نبودنش شك دارد ...


برچسب‌ها: کتاب, نقد, داستان, بودا
ادامه مطلب
 |+| نوشته شده در  شنبه ۱۷ فروردین ۱۳۹۲ساعت 11:50  توسط رضا جوانروح  | 

آب زنید راه را، هین ! که نگار می‌رسد!

مژده دهید باغ را، بوی بهار می‌رسد!

...

...


برچسب‌ها: بهار, مولانا, شعر, عيد
ادامه مطلب
 |+| نوشته شده در  یکشنبه ۲۷ اسفند ۱۳۹۱ساعت 6:47  توسط رضا جوانروح  | 

 

    چنانكه گفت هارون الرشيد كه اين ليلي را بياوريد تا من ببينمش كه مجنون چنين شوري از عشق او در جهان انداخت ، و از مشرق تا مغرب قصه عشق او را عاشقان آينه خود ساخته اند .

     خرج بسيار كردند و حيله بسيار ، و ليلي را بياوردند . به خلوت درآمد خليفه شبانگاه ، شمعها برافروخته ، دراو نظر مي كرد ساعتي ، و ساعتي سر پيش مي انداخت ...


برچسب‌ها: شمس تبريزي, قصه, ليلي, مجنون
ادامه مطلب
 |+| نوشته شده در  چهارشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۱ساعت 8:33  توسط رضا جوانروح  | 

   علي چنگيزي در هر سه كتابي كه از او خوانده ام ، موتيف هاي يكساني را دنبال مي كند . سربازي و پادگان ، كوير و تشنگي ، كاروانسرا و گنج ، مرگ و قتل ، سفر و جاده ، ...  مضمونهايي اند تا او فضاسازي لازم را براي پيرنگ روايتش بسازد . شخصيتهاي فرودست جامعه و رانده شده از اجتماع ، محمل داستان گويي او هستند . رخدادها و حوادث متن ، اغلب سهمگين و غير منتظره نيستند . راوي با نقل انگيزه و منظور قهرمانان داستان ، موتور محرك قصه را ...


برچسب‌ها: کتاب, نقد, داستان, قصه
ادامه مطلب
 |+| نوشته شده در  شنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۱ساعت 8:15  توسط رضا جوانروح  | 

     شخصيتهاي اثر و قهرمانان رمانُ نمونه اي انتخاب شده از اين افراد اينده ساز مملكت در دهه هفتاد و هشتاد اند . نسلي كه همزمان با دگرگوني معيارها و ارزشهاي اجتماعي و انساني در جامعه متولد شده اند ، در دهه پنجاه ، و امروزه در ميانسالي در پي معناي زندگي اند . زندگي يي كه جواني اش در سيلاب و توفانهاي سياسي صدمه ديده و سرخورده شده است . ساختار روايت داستان و يا در حقيقت شكل پنهان رمان ، بيانگر اين سردرگمي يا سرخوردگي  دروني ، اين تعالي يا افول معنوي ، اين دگرگوني يا تغيير روابط خانوادگي ، اين سركوبگري عشقهاي ازلي و ابدي انساني ...


برچسب‌ها: کتاب, نقد, رمان, فرشته نوبخت
ادامه مطلب
 |+| نوشته شده در  پنجشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۱ساعت 11:4  توسط رضا جوانروح  | 

مرا چون تا قیامت یار،  این  است

خراب و مست باشم کار ، این است

 

نه عقلی ماند و نی تمیز و نی دل

چه چاره ؟ فعل ِآن دیدار این است

 ...

...


برچسب‌ها: غزل, مولانا, یار, قيامت
ادامه مطلب
 |+| نوشته شده در  یکشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۱ساعت 11:46  توسط رضا جوانروح  | 

    دغدغه هويت ملي و هويت فرهنگي در نويسنده اي مانند فاكنر كه در زمان شروع رونق تمدن مدرن امريكايي مي زيسته است ، بيانگر آگاهي و هوشياري اوست به تاثير اسطوره ها ، افسانه ها  و قصه هاي اخلاقي گذشته يك قوم و ملتي در دوران گذار از سنت به مدرنيته .  فاكنر، منتقد اوج گرفتن مفهوم فردگرايي در فرهنگ معاصر و مدرن در قبال مفهوم جمع گرايي جامعه سنتي است . او مي داند كه با اين تغيير ...


برچسب‌ها: كتاب, رمان, نقد, فاكنر
ادامه مطلب
 |+| نوشته شده در  یکشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۱ساعت 8:54  توسط رضا جوانروح  | 

      آقاي دولت آبادي نوشتن در باره بيست و دو نفر از دوستان و اشنايان و علاقه مندانش را با قدر شناسي تامي و با نگاهي انباشته از مهر و دوستي صادقانه بهانه اي كرده است در قالب يك كتاب كم حجم 160 – 170 صفحه اي . اكثر شخصيتهايي كه نوشته ها در باره اشان است ايراني اند ، بجز سه نفر ؛ پيتر هانكه ، ارتور ميلر ، و جيمز جويس ايرلندي ...


برچسب‌ها: کتاب, نقد, سیاست, دولت آبادی
ادامه مطلب
 |+| نوشته شده در  یکشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۱ساعت 8:19  توسط رضا جوانروح  | 

بگو ! ای یار همراز این چه شیوه ا‌ست؟

دگرگون گشته‌ای باز، این چه شیوه‌ است

 

دگربار، این چه دامست و چه دانه‌ است

که ما را کشتی از ناز، این چه شیوه‌ است

...

...


برچسب‌ها: مولانا, عشق, خدا, غزل
ادامه مطلب
 |+| نوشته شده در  یکشنبه ۱ بهمن ۱۳۹۱ساعت 9:17  توسط رضا جوانروح  | 

  اولين كتاب آقاي مهدي شريفي  نويسنده جوان قمي كه به قول خودش در شلوغي خيابانهاي شهر هم گم مي شود و هم تنها ، به نام " تن ها " داستان بلند و خوشخواني است كه نشر چشمه اقدام به چاپ و نشرش كرده است . كتاب داراي قصه بسيار جذاب و گيرايي است كه با زبان روان و ساده اش ، حكايت مرگ و تنهايي آدمهاي يك خانواده را از زبان راوي اول شخص بيان مي كند . كشش خوانش قصه كتاب با روايت غير خطي اش ...


برچسب‌ها: کتاب, نقد, داستان, قصه
ادامه مطلب
 |+| نوشته شده در  یکشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۱ساعت 8:12  توسط رضا جوانروح  | 
مطالب قدیمی‌تر
  بالا