|
شمس ِ مولانا
|
||
|
دغدغه های یک روح |
آب زنید راه را، هین ! که نگار میرسد!
مژده دهید باغ را، بوی بهار میرسد!
...
...
آب زنید راه را، هین ! که نگار میرسد!
مژده دهید باغ را، بوی بهار میرسد!
...
...
بهار آمد، بهار آمد، بهار خوش عُذار آمد
بهار آمد ، بهار آمد، بهار آمد
...
|
|