شمس ِ مولانا
|
||
دغدغه های یک روح |
امير حسين يزدان بد بسيار فهيم و اگاه هست . مي داند كه چه مي نويسد و چگونه مي نويسد . قصه گويي را هم بخوبي بلد است . تكنيك هاي روايت گويي را خوب مي داند . فرق رمان و مقاله سياسي را مي داند . زبان ساده و پيچيده را مي تواند از هم تشخيص دهد . مي داند كه در كجاي تاريخ ايستاده است و به تاريخ نگاهي فلسفي دارد . داراي تز و انديشه سياسي و فرهنگي است . پس مي داند كه " لك نت " را براي چه چيزي و بيان چه انديشه اي و اشاعه ء چه تفكري نوشته است . مي داند كه از سير روند ناگزير تاريخ كشورش نمي تواند ...
آيدا مرادي آهني بسيار شهامت آميز و مقتدرانه پا به اين گونه و سبك داستاني در عرصهء ادبيات خاص داستاني گذاشته است . روايتي به ظاهر ساده و عوامانه ، ولي پيچيده و خاص ؛ مانند جامعه ء متلاطم و پر تنش امروزه . حوادث اينده كشور برخاسته و منتج از گذشته اش است . فردا ابستن حوادث ناگواري است اگر باروت اتش بگيرد . باروت جنگ و كشتار در زمين زير پاي امان . مثل كيف گلف كه روي زمين باروت دار افتاده است ؛ مثل " گلف روي باروت " ...
![]() |