|
شمس ِ مولانا
|
||
|
دغدغه های یک روح |
امير حسين يزدان بد بسيار فهيم و اگاه هست . مي داند كه چه مي نويسد و چگونه مي نويسد . قصه گويي را هم بخوبي بلد است . تكنيك هاي روايت گويي را خوب مي داند . فرق رمان و مقاله سياسي را مي داند . زبان ساده و پيچيده را مي تواند از هم تشخيص دهد . مي داند كه در كجاي تاريخ ايستاده است و به تاريخ نگاهي فلسفي دارد . داراي تز و انديشه سياسي و فرهنگي است . پس مي داند كه " لك نت " را براي چه چيزي و بيان چه انديشه اي و اشاعه ء چه تفكري نوشته است . مي داند كه از سير روند ناگزير تاريخ كشورش نمي تواند ...
آيدا مرادي آهني بسيار شهامت آميز و مقتدرانه پا به اين گونه و سبك داستاني در عرصهء ادبيات خاص داستاني گذاشته است . روايتي به ظاهر ساده و عوامانه ، ولي پيچيده و خاص ؛ مانند جامعه ء متلاطم و پر تنش امروزه . حوادث اينده كشور برخاسته و منتج از گذشته اش است . فردا ابستن حوادث ناگواري است اگر باروت اتش بگيرد . باروت جنگ و كشتار در زمين زير پاي امان . مثل كيف گلف كه روي زمين باروت دار افتاده است ؛ مثل " گلف روي باروت " ...
داستانهاي مجموعه داراي تم يكسان و مضمون مشابه اي اند . غم از دست دادن و فقدان دوست داشتنني ترين فرد زندگي . نويسنده عمدا و عامدا اين سيزده داستان را در پنج گروه كه با شماره بندي (1) تا (5) از هم جدا شده اند ، جاي داده است . هر گروه از داستانها در پي بيان گونه اي از دست دادن كسي براي قهرمان يا راوي داستاني را شرح مي دهد ...
ويليام جيمز روانشناس تجربي با رجوع و ارجاعات مختلف به منابع و كتب فراوان ، و با ارائه تعريف خاصي از دين به بيان تجربيات صاحبان و مومنان اديان مختلف پرداخته و از دين " بيمار انديشان " و" سالم انديشان " و ادراكات حسي انان در مواجهه با واقعيات عالم غيب سخن مي گويد . حس حضور امر قدسي ، احساس ناواقعيت توهمي ، ادراكي شهودي از وجود خدايي حي و حاضر كه موجب اقناع كنندگي تجربه كنندگان بي ايمان يا ايماندار شده است ، با ذكر مثالهاي متعدد از پير و جوان ، زن و مرد ، مومن و غير مومن ، معتقد و غيرمعتقد در ادوار تاريخي فرهنگ بشري از قرون وسطا تا قرن بيستم ، مويد اين نكته شده است ...
عكسها ياداور گذشته اند . خاطرات تلخ و شيرين دوران كودكي و نوجواني كه اكنون حسرت الود نگاه نگرنده است . حسرت بودن در هسته ي اوليه خانواده؛ حسرت از دست دادن عزيزان ؛ حسرت عشقهاي ناكام و زودگذر جواني ؛ حسرت نداشتن ها و داشتن هاي غبطه برانگيز ؛ حسرت اندوه شكسته شدن غرورهاي بجا ونابجا ؛ حسرت غم دلگير فراموش نكردنها ؛ حسرت از ته دل خوشحال شدن و خنديدنهاي كودكانه ...
حال و هواي اكثر داستانها و وجه مشترك انها غريبه گي و متفاوت بودن فضاي قصه و نگاه شخصيتهاست . جهان تلخ و اندوهناكي ، قهرمانان بيمار گونه يا وهم اميز داستانها را احاطه كرده است . قصه ها ابزورد به معنا و تعاريف مكاتب ادبي غربي نيستند ولي گونه اي ترس و وحشت دروني از چيز و چيزهايي ذهني و سوبژاكتيو ، شخصيتها را دربرگرفته است . توهم ريشه ي درخت شدن و زائده دراوردن بدن انساني ، توهم نفرت اميخته با عشق ، يخي شدن ادمهاي كريستال گونه ، رقابت ظاهري استاد و شاگردي در سرقت طرح قالي اما جنگ غرور و خودخواهي دروني ، مردن و توهم از بين رفتن سايه ي جسم مادي ...
روايت گويي شاعران بزرگ كه بر گرفته از سنت و ميراث فرهنگي ، ديني و ادبي بسيار كهن در تاريخ تمدن بشري است ، ريشه در ناخوداگاه جمعي انسان دارد . روايت يك شيوه استدلال و يك روش بازنمايي جهت درك جهان انساني است . مولاناي شاعر عارف با انتخاب سبك روايي خاص خود در مثنوي در پي بيان و تفسير هدفهاي عرفاني و تعليمي مورد نظرش است تا با خلق معاني جديد در قالب روايت مبتني بر تداعي جريان سيال ذهن به اندازه كافي جذابيت براي مخاطب متن را فراهم كند . كتاب "روايت شناسي داستانهاي مثنوي " پايان نامه خانم دكتر سميرا بامشكي ، در همان سال اول برنده و برگزيده اين دوره بوده كه ...
حامد اسماعيليون مي داند كه تقابل و رويارويي فرهنگ سنتي و مدرن، موجب قوام و پختگي شخصيت و شكل گيري موقعيتهاي دراماتيك مي شود و به همين دليل با پيش كشيدن ساحت هاي سياسي و اجتماعي و قرار دادن راوي متن در بطن جامعه ي حاشيه اي شهر ، به نوعي وازدگي و عقيم شدگي روشنفكري در ايران را در چند دهه ي اخير به نقادي و تصوير مي كشد . فرار قهرمان اصلي داستان از شهرك پس از پس زدگي جامعه ، همان حكايت مهاجرت نخبگان و فرهيختگان است در اين تقابل و رويارويي جهان بيني ها ...
باورپذيري پيرنگ داستاني و شخصيتهاي اصلي و فرعي قصه با نقل تكنيكي و زباني روايت و با اميختن خرده حكايتهاي داستاني متعدد از همسايگان سنتي راوي ، همكاران اداري ، دربان هتل ، فيلمبرداران كليپ تبليغاتي نماينده اصلاح طلب مجلس و غيره كاملا جاافتاده و قابل لمس است ، ولي همدلي و همراهي مخاطب با قهرمانان داستان به سختي و دشواري قابل دستيابي است . داستان در سطح اول روايت بخوبي جاافتاده است و با تمامي اشارات بينامتني و فرا متني اش كه ياداور برخي از رمانهاي چند سال اخير ...
مجيد قيصري در موخره كتاب مي گويد كه راوي خاطرات زندگي نقل شده در كتابش يك طلبه جوان عراقي بوده است و حكايت نقل شده مثلا قصه واقعي است . راست و دروغ اش با خودش . شايد خيالات مولف باشد و يا روايت او از يك زندگي . هر چه كه هست ، ما الان با داستاني بلند روبروييم ، از جنگ ايران و عراق و از نگاه طرف عراقي . در اين حالت اين كتاب جزء معدود كتابهايي است كه ...
حامد حبيبي در مجموعه داستان " بوداي رستوران گردباد " كه نام غريب و عجيبي است با سيزده داستان كوتاه كه هيچكدامش فضاسازي مشابه و يا شخصيتهاي يكسان ندارند ، در پي ايجاد ذهنيتي خاص است . او با روايتهاي متفاوت و تلخ گونه اش به دنبال من وجودي است . من واقعي كه تنهاست . مني كه در بودن يا نبودنش شك دارد ...
علي چنگيزي در هر سه كتابي كه از او خوانده ام ، موتيف هاي يكساني را دنبال مي كند . سربازي و پادگان ، كوير و تشنگي ، كاروانسرا و گنج ، مرگ و قتل ، سفر و جاده ، ... مضمونهايي اند تا او فضاسازي لازم را براي پيرنگ روايتش بسازد . شخصيتهاي فرودست جامعه و رانده شده از اجتماع ، محمل داستان گويي او هستند . رخدادها و حوادث متن ، اغلب سهمگين و غير منتظره نيستند . راوي با نقل انگيزه و منظور قهرمانان داستان ، موتور محرك قصه را ...
شخصيتهاي اثر و قهرمانان رمانُ نمونه اي انتخاب شده از اين افراد اينده ساز مملكت در دهه هفتاد و هشتاد اند . نسلي كه همزمان با دگرگوني معيارها و ارزشهاي اجتماعي و انساني در جامعه متولد شده اند ، در دهه پنجاه ، و امروزه در ميانسالي در پي معناي زندگي اند . زندگي يي كه جواني اش در سيلاب و توفانهاي سياسي صدمه ديده و سرخورده شده است . ساختار روايت داستان و يا در حقيقت شكل پنهان رمان ، بيانگر اين سردرگمي يا سرخوردگي دروني ، اين تعالي يا افول معنوي ، اين دگرگوني يا تغيير روابط خانوادگي ، اين سركوبگري عشقهاي ازلي و ابدي انساني ...
دغدغه هويت ملي و هويت فرهنگي در نويسنده اي مانند فاكنر كه در زمان شروع رونق تمدن مدرن امريكايي مي زيسته است ، بيانگر آگاهي و هوشياري اوست به تاثير اسطوره ها ، افسانه ها و قصه هاي اخلاقي گذشته يك قوم و ملتي در دوران گذار از سنت به مدرنيته . فاكنر، منتقد اوج گرفتن مفهوم فردگرايي در فرهنگ معاصر و مدرن در قبال مفهوم جمع گرايي جامعه سنتي است . او مي داند كه با اين تغيير ...
آقاي دولت آبادي نوشتن در باره بيست و دو نفر از دوستان و اشنايان و علاقه مندانش را با قدر شناسي تامي و با نگاهي انباشته از مهر و دوستي صادقانه بهانه اي كرده است در قالب يك كتاب كم حجم 160 – 170 صفحه اي . اكثر شخصيتهايي كه نوشته ها در باره اشان است ايراني اند ، بجز سه نفر ؛ پيتر هانكه ، ارتور ميلر ، و جيمز جويس ايرلندي ...
اولين كتاب آقاي مهدي شريفي نويسنده جوان قمي كه به قول خودش در شلوغي خيابانهاي شهر هم گم مي شود و هم تنها ، به نام " تن ها " داستان بلند و خوشخواني است كه نشر چشمه اقدام به چاپ و نشرش كرده است . كتاب داراي قصه بسيار جذاب و گيرايي است كه با زبان روان و ساده اش ، حكايت مرگ و تنهايي آدمهاي يك خانواده را از زبان راوي اول شخص بيان مي كند . كشش خوانش قصه كتاب با روايت غير خطي اش ...
اغلب فيلمهايي كه فيلم نامه آنها اقتباس ادبي بوده است ، در به تصوير كشيدن فضا و مكان داستاني نا موفق از آب در آمده اند ، اما به نظر من فيلم ديويد فينچر " باشگاه مشت زني " يك استثنا ست ! ديدن فيلم بسيار خوب و با معناي ديويد فينچر در من توقعي را بيدار كرده بود كه با خواندن متن اثر با ترجمه پيمان خاكسار براورده نشد . چاك پالانيك با زبان ميني ماليستي اش ...
تم داستاني اين رمان آخرين هم مشابه هر دوي قبلي ، بر پايه مسايل روانشناختي انسانها و در فضاي يكساني كه از كرد هاي ايراني و خوي ومنش آنها نشات مي گيرد ، پايه گذاري شده است .سوء ظن شخصيتهاي اصلي داستاني علت محرك اصلي پيشبرد قصه است . سوءظن شوهران به زنانشان يا دوستانشان و ...
مولف اثر نكته اساسي ديگري را با اين نوع نگرش و نگاه تلخ و تيره اش مي خواهد كه بيان كند . اينكه تهران ( ايران هم همان تهران است و بس ) بر روي ويرانه هايي از " خون و اعدام و قتل و خيانت و عفونت و سوء تفاهم و لمپني و عقده هاي رواني ، رفتارهاي ساديستي دگرآزار ، تعصب ، حماقت ، ... " برپا شده است . گذر جامعه سنتي به دنياي مدرن ناچارا از مسير پرسنگلاخ خشونت و غارت و ويران شدگي ميسر است . اين وضعيت به گمان نويسنده اثر ...
قصه هايي تلخ وتيره . هفت داستان از تنهايي و جدايي انسانها .تلخي وبي معنايي زندگي روزمره زوجهايي كه در آستانه جداشدن اند يا جدا شده اند .عدم درك دنياي واقعي . عدم پذيرش وضعيت زندگي . تلخي و تلخي و تلخي ...
ده داستان اين كتاب كه اكثرا با راوي اول شخص مفرد حكايت مي شوند داراي زباني محكم و شسته و رفته اند . صلابت و قاطعيت جملات داستاني از نكات قوت اين كتاب است . مولف اثر سبك گويش و لحن خاص خودش را در تمامي قصه ها به خوبي گنجانده است . جملاتي محكم و خوش ساخت كه راوي تنهايي و انزواي قهرمانان حكايتهاست ، از عشقهايي نافرجام و ناتمام سخن مي گويد .عشقهايي كه سركوب شده و يا نفي مي شود . عشقهايي كه به رنگ نيلي آسمانند و به عظمت و گستردگي آن ...
اگر با خودم قرار نگذاشته بودم كه حتما بعد از خواندن هر كتابي ، چند جمله اي در نقد و تفسير و برداشتهاي شخصي ام بنويسم ، در مورد كتاب رمان " روز خرگوش " خانم بلقيس سليماني چيزي نمي نوشتم . خب چيزي نبود كه چيزي بنويسم . رماني معمولي و عامه پسند با تمام كليشه هاي رايج اين سبك نوشتن ...
احمد غلامي مرا به ياد دو نفر مي اندازد . محسن مخملباف و مسعود كيميايي ! حالا چرا ؟ سعي مي كنم كه بگويم .
منش و عملكرد كارنامه زندگي اش به لحاظ گذشته مذهبي و خانوادگي سنتي كه پايبنديهاي ذهني و ايدئولوژيك قديمي به دين و سنت ديني و خدا وپيغمبر و غيرو دارد و وضعيت نسبتا معتدل شده و نرم شده اش در خصوص اين قضايا در حال حاضر ...
پنج داستان كوتاه كتاب " قبرستان سقف ندارد " در يكصد صفحه ، مجموعه داستاني خوشخوان و يكدست را تشكيل داده اند . سامان آزادي با اين اولين كتاب داستانش نشان مي دهد كه لحن و زباني محكم و نيز انديشه اي متمركز براي بيان روايتش از زندگي قهرمانانش برگزيده است ...
از شانزده داستان كوتاه كتاب " حالا يك كلاه آفتابي قرمز دارم " به نظر من تعداد انگشت شماري از آنها واجد حرف و نكته اي نغز و جذاب اند. خانم عطيه راد با لحن و زباني يكنواخت قصه هايي از شهر و روستا و آداب و رسوم قديمي ها ( بگوِئيد سنتي در مقابل مدرنيته ) را در قالب جملاتي ايهام گونه ومبهم روايت مي كند . اكثر داستانهاي مجموعه به دنبال كشف يك چيز ناگفته اند . اين چيز ، راز و يا ...
از همان روزی که بحث نامزد شدن فیلم "جدایی نادر از سیمین " در اسکار مطرح شد ، همه دوستان و دوستداران سینما در جلسات نقد و بررسی فیلم ها و یا نشستهای دوستانه در مورد بردن جایزه فیلم اول خارجی زبان متفق القول بودند که فیلم اصغر فرهادی شایستگی این جایزه را دارد . در این وانفسای دربدری و بی خانمانی اهالی سینما و محدودیتها و مرزبندی های سیاسی و عقیدتی ، برنده شدن فیلم یاد شده نور شادی و امیدی است بر تاریکی خانه بی چراغ و بی سوی سینماگران . و فرصتی نادر ...
از همان روزی که بحث نامزد شدن فیلم "جدایی نادر از سیمین " در اسکار مطرح شد ، همه دوستان و دوستداران سینما در جلسات نقد و بررسی فیلم ها و یا نشستهای دوستانه در مورد بردن جایزه فیلم اول خارجی زبان متفق القول بودند که فیلم اصغر فرهادی شایستگی این جایزه را دارد . در این وانفسای دربدری و بی خانمانی اهالی سینما و محدودیتها و مرزبندی های سیاسی و عقیدتی ، برنده شدن فیلم یاد شده نور شادی و امیدی است بر تاریکی خانه بی چراغ و بی سوی سینماگران . و فرصتی نادر ...
موراكامي استاد قصه گويي از تخيل هاي سركش و آرزوهاي بي پايان نهفته در نهاد بشري است . لذت خوانش قصه هاي او غير قابل توصيف است ؛ لذتي دروني و عميقي كه ناشي از همذات پنداري مخاطب اثر با قهرمانان داستانهاست . باور كنيد كه موراكامي استاد سخن جان قصه طلب آدمي است ! قصه هاي او ، نداي وجدان انساني انسان معاصر در عصر تنهايي و سرگشتگي بشريت پست مدرن است ...
مريم حسينيان و كتابسراي تنديس رمان " بهار برايم كاموا بياور " را همين امسال و در 180 صفحه چاپ و منتشر كرده اند .
فرم وشكل نامه گونه روايت داستاني ، اطلاعات دهي قطره چكاني و شخصيت پردازي قهرمانان قصه در فضاي تيره وتلخ خانه روستايي دو طبقه جن زده محل ارواح و اشباح انسان گونه ، از همان شروع خوانش ، آدمي را درگير راز و رمزي وحشت گونه و دلهره آور مي كند ...
كتاب «چه زود بزرگ شدم» آقاي حسن فرهنگ فر، رماني احساساتي و عامه پسند است كه با راوي اول شخص مفرد و به سبك و ساختار مدرني در روايت گويي (روايت غيرخطي) متكي به واگويه هاي ذهني راوي ، داستان خودش را حكايت مي كند...
|
|