شمس ِ مولانا
 
 
دغدغه های یک روح
 

      روايت گويي شاعران بزرگ كه بر گرفته از سنت و ميراث فرهنگي ، ديني و ادبي بسيار كهن در تاريخ تمدن بشري است ، ريشه در ناخوداگاه جمعي انسان دارد . روايت يك شيوه استدلال و يك روش  بازنمايي جهت درك جهان انساني است . مولاناي شاعر عارف با انتخاب سبك روايي خاص خود در مثنوي در پي بيان و تفسير هدفهاي عرفاني و تعليمي مورد نظرش است تا با خلق معاني جديد در قالب روايت مبتني بر تداعي جريان سيال ذهن به اندازه كافي جذابيت براي مخاطب متن را فراهم كند .   كتاب "روايت شناسي داستانهاي مثنوي " پايان نامه خانم دكتر سميرا بامشكي ، در همان سال اول برنده و برگزيده اين دوره بوده كه ...


برچسب‌ها: كتاب, نقد, قصه, مولانا
ادامه مطلب
 |+| نوشته شده در  شنبه ۲۹ تیر ۱۳۹۲ساعت 16:37  توسط رضا جوانروح  | 
"هر كه من با او باشم از چه غم دارد؟ از همه عالم باك ندارد ."

(مقالات شمس تبريزي ، دفتر اول/ص 76سطر 9)

  همنشيني با بزرگان و  پيران طريق  ادمي را به لحاظ روحي و ذهني اغناء كرده و قدرت روحي به او  مي بخشد . سخن تاثيرگذار و سلوك موثر از كسي كه الگو و راهنماست ان چنان شهامت و شجاعت دروني  ايجاد مي كند كه انسان سالك و جستجوگر ، احساس خوش امنيت و فراخ خاطر ...


برچسب‌ها: شمس تبريزي, مولانا, سخن, متن
ادامه مطلب
 |+| نوشته شده در  شنبه ۲۲ تیر ۱۳۹۲ساعت 12:46  توسط رضا جوانروح  | 

   حامد اسماعيليون مي داند كه تقابل و رويارويي فرهنگ سنتي و مدرن،  موجب قوام و پختگي شخصيت و شكل گيري موقعيتهاي دراماتيك مي شود و به همين دليل با پيش كشيدن ساحت هاي سياسي و اجتماعي و قرار دادن راوي متن در بطن جامعه ي حاشيه اي شهر ، به نوعي وازدگي و عقيم شدگي روشنفكري در ايران را در چند دهه ي اخير به نقادي و تصوير مي كشد . فرار قهرمان اصلي داستان از شهرك پس از پس زدگي جامعه ، همان حكايت مهاجرت نخبگان و فرهيختگان است در اين تقابل و رويارويي جهان بيني ها ...


برچسب‌ها: كتاب, نقد, داستان, حامداسماعيليون
ادامه مطلب
 |+| نوشته شده در  شنبه ۱۵ تیر ۱۳۹۲ساعت 11:28  توسط رضا جوانروح  | 

تا نقش ِخیال ِدوستْ با ماست

ما را همه عمر، خود تماشاست

 

آن جا که وصال ِدوستانست

والله که میان خانه ، صحراست

...

...


برچسب‌ها: مولانا, غزل, عشق, عدم
ادامه مطلب
 |+| نوشته شده در  شنبه ۸ تیر ۱۳۹۲ساعت 17:43  توسط رضا جوانروح  | 

      باورپذيري پيرنگ داستاني و شخصيتهاي اصلي و فرعي قصه با نقل تكنيكي و زباني روايت و با اميختن خرده حكايتهاي داستاني متعدد از همسايگان سنتي راوي ، همكاران اداري ، دربان هتل ، فيلمبرداران كليپ تبليغاتي نماينده اصلاح طلب مجلس و غيره كاملا جاافتاده و قابل لمس است ، ولي همدلي و همراهي مخاطب با قهرمانان داستان به سختي و دشواري قابل دستيابي است . داستان در سطح اول روايت بخوبي جاافتاده است و با تمامي اشارات بينامتني و فرا متني اش كه ياداور برخي از رمانهاي چند سال اخير ...


برچسب‌ها: كتاب, نقد, قصه, بازي
ادامه مطلب
 |+| نوشته شده در  شنبه ۱ تیر ۱۳۹۲ساعت 8:54  توسط رضا جوانروح  | 
  بالا