شمس ِ مولانا
 
 
دغدغه های یک روح
 

" محمود دولت ابادي و ديگران " 

معرفي كتاب " ميم و آن ديگران " كاري از محمود دولت آبادي 

      آقاي دولت آبادي نوشتن در باره بيست و دو نفر از دوستان و اشنايان و علاقه مندانش را با قدر شناسي تامي و با نگاهي انباشته از مهر و دوستي صادقانه بهانه اي كرده است در قالب يك كتاب كم حجم 160 – 170 صفحه اي . اكثر شخصيتهايي كه نوشته ها در باره اشان است ايراني اند ، بجز سه نفر ؛ پيتر هانكه ، ارتور ميلر ، و جيمز جويس ايرلندي .

      وحدت و يگانگي روايتي در طول كتاب عليرغم گوناگوني شخصيتهاي ادبياتي ،تئاتري ، سينمايي ، نقاشي و غيره ناشي از دو موضوع اصلي و دغدغه اساسي فكري دولت آبادي است ؛  زبان  و  مدرنيته .

      " در دوره اي كه آزاديخواهي شروع مي شود در ايران و خواهان شورا مي شوند روشنفكران و مي خواهند جامعه تغيير بكند از حالت استبدادي به آن چه در آن زمان نظام پارلماني گفته مي شد ، يك نكته شايد مهمترين نكته باشد در آن ايام ، و آن زبان است . "       ( ص13 / محمدعلي جمالزاده )

    از همين پاراگراف كوتاه مي شود تمامي هم و سعي دولت آبادي آزاد انديش مدرن مترقي زندان كشيده را فهميد .درد زبان عامه فهم . زباني كه در جنبش مشروطيت ايراني و تدوين ادبيات مدرن وطني نقش بسزايي داشته است .  گفت و گوي فرهنگ ها مابين جوامع سنتي و مدرن امري است طبيعي در جهت درك و فهم متقابل و داد و ستد تمدني در راستاي پيشرفت و تعالي زندگي بشر امروزين . نه ادغام شدن تام و محض است و نه از بين رفتن و تحليل يافتن فرهنگ و تمدن باستاني ايراني در قبال تمدن غربي ، و نه پاي فشردن متعصبانه كور كورانه ملتي است عقب مانده ، بلكه عجين شدن ارزشهاي دنياي سنتي قديم با معيارهاي دنياي مترقي مدرن غرب .

    دولت آبادي در اكثر شخصيتهايي كه باب گفتگوي ذهني و نوشتار كتبي با آنها را دارد ، در پي يافتن اين نكته است كه چگونه اينان  به دنبال تلفيق ايرانيت بدون تعصب با فرنگيت منطقي  بوده اند . جمالزاده ، سيمين دانشور ، اخوان ثالث ، شاملو ، عبدالحسين نوشين ، بهرام بيضايي ، هوشنگ گلشيري ، فريدون آدميت و  ديگران .

   " باري ... گفتم جمالزاده نمود نوع برخورد انسان ايراني با تمدن غرب است – در كمال تعادل -  بدون خود باختگي و در كمال تواضع . بله اين جا نوشته ام كه زندگي جمالزاده و كار او شرح نمونه وار مناسبات ترقي خواهانه جامعه ي ماست در آن روزگار با غرب .وحدت در عين دوگانگي و دوگانگي در عين وحدت . جمالزاده عاشق اين سرزمين و اين مردم و اين زبان و اين فرهنگ بود و در عين حال در كمال تواضع، ذهنش به روي همه ي آموزه هاي اين جهاني باز بود . در زوريخ رفته بودم كافه اي . يكي از جواناني كه مرا برده بود آن جا گفتش در اين محله يك وقتي لنين زندگي مي كرده و در اين كافه روي اين صندلي مي نشسته و جمالزاده از لنين كتاب قرض مي گرفته مي برده بخواند و بياورد و پس بدهد ! آري ...  "       ( ص21 / جمالزاده )

     دولت ابادي همانقدر شيفته ادبيات است كه واله و شيداي تئاتر . بازيگري او در سالهاي جواني در صحنه تئاتر و فيلم گاو مهرجويي هم سببي و بهانه اي شده است تا ضمن آشنايي و ديدار با روشنفكران عرفي روزگار خويش ، در مورد ابعاد و وجوه گوناگون شخصيتهاي تئاتري نيز بيانديشد و بنويسد .پيتر هانكه ، عبدالحسين نوشين ، آرتور ميلر ، بهرام بيضايي ، اكبر رادي بزرگان نمايشي جهاني هستند كه او با دردمندي و حسرت ، افول يكايك آنان را فرياد مي زند ! از حس گنگ اندوه زده ديدارهاي واپسين با آدمهايي كه دوستشان دارد و مي داند كه ديگر بار آنان را در اين جهان نخواهد ديد .

   "  احساس رضامندي از كوشش هايم در راه آزادي "   ( ص19 / آرتور ميلر )  پاسخي است كه مردي متين و موقر با نگاهي نافذ و حسي همدلانه كه از اخرين ستونهاي باقيمانده ادبيات روشنفكري دنياست ، يعني آرتور ميلر امريكايي در جواب پرسش محمود دولت آبادي مي دهد و او را با نگاهي آميخته با اندوه ازلي جدايي همراه مي كند .

   " رفيق! اگر در انگليس حزب كمونيست به قدرت برسد ، باز هم نخستين تئاتري كه خواهد ساخت نام شكسپير را بر آن خواهد گذاشت ! با وجود اين و به رغم آن عبدالحسين نوشين بي درنگ تابلو تئاتر فردوسي را بر پيشاني سر در تئاتر مي نشاند . "    ( ص103 / نوشين ) پاسخي است كه در اعتراض جاهلانه هم حزبي ها و جزميت گرايي هم مسلكان به نام شاهنامه فردوسي از سوي پدر تئاتر نوين قرباني زمانه اجتماعي- فرهنگي نظام سياسي گروهي و حاكم بر ايران داده شده است .

    دولت آبادي رمان نويس كه شيفته بازيگري تئاتر هم هست ، در اين كتاب با لحن و زباني سنگين و محكم ، مي كوشد كه مسئوليت روشنفكرانه اش را در قبال اجتماع و فرهنگ ان بيان كند . او كه در دنياي ذهني اش زندگي پربارتري دارد و در حسرت و آرزوي رهايي از تنهايي انسان معاصر فرياد سر مي دهد ، در پي باز آفريني جهان سخني است نو كه از كهنگي گذشته سنتي عبور و گذر كرده باشد .  كار ، زندگي ، آثار و انديشه او همگي بيانگر تلاش بي وقفه مردي روستايي صادق و صميمي از خطه خراسان بزرگ است كه در عين پيرانه سري ، شور جواني و شوق كودك واري دارد . نگاه او به جهان ، نگرشي سرشار از كلمات و واژگان است .جهان او ساخته جملات زباني است . نثري كه او دوست مي دارد دو گونه است : " نثر قديم " نشان علاقه و گرايش همه ما ايرانيان به گذشته پر بار و عميق ادبي و متوني قديم است ، و " نثر نوين " كه نشات گرفته از شوق حركت به طرف دنياي مدرن هم اكنوني است .  دنيايي كه از هنرمند،  انتظار اجتماعي بودن و سياسي شدن دارد و مصداق جريان دوران گذار يكصد و پنجاه ساله جامعه ماست از سنت به مدرنيته .

 

6/5/1391

محمدرضا جوانروح گيوي


برچسب‌ها: کتاب, نقد, سیاست, دولت آبادی
 |+| نوشته شده در  یکشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۱ساعت 8:19  توسط رضا جوانروح  | 
  بالا