شمس ِ مولانا

	شمس ِ مولانا
	دغدغه های یک روح

" یار قیامتی " / غزلی از مولانا

مرا چون تا قیامت یار، این است

خراب و مست باشم کار ، این است

نه عقلی ماند و نی تمیز و نی دل

چه چاره ؟ فعل ِآن دیدار این است

...

برچسب‌ها: غزل, مولانا, یار, قيامت
ادامه مطلب

|+| نوشته شده در یکشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۱ساعت 11:46 توسط رضا جوانروح |

درباره وبلاگ

علائق و نظراتی در مورد مولانا و شمس تبریزی و نیز انچه که دوست دارم از ادبیات ،عرفان،متون،سینما،کتاب،هنر،... که فکر می کنم شما هم دوست خواهید داشت،اینجا می گذارم تا با هم بخوانیم و همدلی و همراهی کنیم.

منوی اصلی

صفحه نخست
پروفایل مدیر وبلاگ
پست الکترونیک
آرشیو وبلاگ
عناوین مطالب وبلاگ

نوشته های پیشین

اسفند ۱۳۹۴
آذر ۱۳۹۴
مرداد ۱۳۹۴
فروردین ۱۳۹۴
اسفند ۱۳۹۳
بهمن ۱۳۹۳
دی ۱۳۹۳
آذر ۱۳۹۳
آبان ۱۳۹۳
مهر ۱۳۹۳
بهمن ۱۳۹۲
دی ۱۳۹۲
آذر ۱۳۹۲
آبان ۱۳۹۲
مهر ۱۳۹۲
شهریور ۱۳۹۲
مرداد ۱۳۹۲
تیر ۱۳۹۲
خرداد ۱۳۹۲
اردیبهشت ۱۳۹۲
فروردین ۱۳۹۲
اسفند ۱۳۹۱
بهمن ۱۳۹۱
دی ۱۳۹۱
آذر ۱۳۹۱
آبان ۱۳۹۱
مهر ۱۳۹۱
شهریور ۱۳۹۱
مرداد ۱۳۹۱
تیر ۱۳۹۱
خرداد ۱۳۹۱
اردیبهشت ۱۳۹۱
فروردین ۱۳۹۱
اسفند ۱۳۹۰
بهمن ۱۳۹۰
دی ۱۳۹۰
آرشيو

آرشیو موضوعی

عرفان
کتاب
ادبیات
سینما
فلسفه
دین
متون
هنر
تاریخ
سیاست

برچسب‌ها

مولانا (67)
نقد (47)
شمس (37)
غزل (34)
عرفان (32)
کتاب (27)
عشق (27)
داستان (23)
قصه (22)
كتاب (21)
ادبیات (17)
انسان (14)
متون (13)
اخلاق (13)
رمان (11)
جان (10)
سینما (9)
جامعه (8)
مرگ (6)
فیلم (6)

پیوندها

نصر حامد ابوزید
آیت دولتشاه
حسين سناپور
حسین پاینده
مهناز جوانروح
سيد مصطفي رضيئي
تا لب بحر
دويدن
نا شكيبا
زیباروز
شماره‌ی آخر