شمس ِ مولانا
|
||
دغدغه های یک روح |
" زهي قران پارسي،زهي وحي ناطق پاك!
حالتي بود . در محلتي مي گذشتم،آواز چنگ مي شنيدم.آن يكي گفت : درويش وانگه سماع چنگ ؟!
حالت نازك بود،ناگاه از دهانم بيرون جست كه نبيني و نشنوي.همان ساعت دست همچنين كرد و ديوار گرفت...
گر زان که نهای طالب ، جوینده شوی با ما
ور زان که نهای مطرب ، گوینده شوی با ما
گر زان که تو قارونی ، در عشق ، شوی مفلس
ور زان که خداوندی ، هم بنده شوی با ما
...
...
اخيراً نشر ثالث، كتابي از نويسنده ژاپني الاصل ساكن آمريكا، هاروكي موراكامي، به نام «ديدن دختر صددرصد دلخواه در صبح زيباي ماه آوريل» را با ترجمه آقاي محمود مرادي به بازار نشر كتاب روانه كرده است. كتاب مزبور مجموعه داستان هاي كوتاه و يا نسبتاً كوتاه نويسنده مشهور و به نام ژاپني است كه علاوه بر نويسندگي در سطح بالاي داستان نويسي دنيا، دونده ماهر و پيگير دو ماراتن نيز است كه روزانه حداقل ده كيلومتر مي دود تا بتواند بنويسد ! ...
جهان آدمي همان انديشه آدمي است. هر گونه كه به جهان بنگريم، آنگونه در جلوه خواهد شد، چون جهان در ذات خود ،يك تفكر و انديشه است كه از عقلِ كلِ ايماني ساري و جاري شده است. ابتدا انديشه مي آيد، بعد در عمل ، جهان ، صورت و نقش مي بندد...
بررسي مقوله انديشه و فكر از نقطه نظر جهان نگري مولانا كه در ادامه بحث راجع به «عقل و دل» پيش آمده است، به منظور وضوح و تبيين نوعِ نگاه و نگرشِ مولانا به روند سلوكِ سالكِ راه حق در مسير طيِ طريقت خواهد بود. به عبارتي ديگر انسانِ سالكِ راهِ حق پس از گذر از مرحله «عقل جزوي» و اتصال به «عقل ايماني يا عقلِ عقل يا عقل كلي» و آگاهي از موانع صافي شدن «دل»، كه جايگاه و نظرگاه خداوند است به مقوله و ميدانِ «انديشه و فكر» كه به بيان مولانا كُلِ وجود آدمي يا جهان مي باشد، مي رسد...
داستاننويسي اين روزها همه جاي دنيا روي انگشت دورگهها، مهاجران و بيسرزمينها ميچرخد، از هنديهايي مانند جومپا لاهيري که در ينگه دنيا بزرگ شدهاند تا ياسمينا رضا که از خون ايراني تا مجار را به ارث برده است. اين وسط فرانسه از سالهاي سال پيشتر محفلي بود براي به بار نشستن و نماياندن داستانهاي مهاجران؛ حلقه نويسندگان مهاجر بيوقفه در پاريس شکل ميگيرد، روزگاري جان به در بردگان بلوک شرق، فراريهاي ...
جانا! قبول گردان ، این جست و جوی ما را
بنده و مرید عشقیم، برگیر موی ما را
بی ساغر و پیاله ، درده میی چو لاله!
تا گل سجود آرد، سیمای روی ما را!
...
...
سخن گفتن از عشق در «مثنوی معنوی» جلالالدین محمد بلخی، آن ستاره درخشان آسمان عرفان و آن یگانه دوران، کاری به غایت دشوار است، زیرا عشق از دیدگاه حضرت مولانا بحری است بس ژرف و عمیق که کس به ژرفای آن نتوان رسید و سیاحان این بحر برای فرا چنگ آوردن در و مروارید آن چه بسا در آن غرقه گشتهاند و آب دریا غریقان این بحر را در ساحل افکنده است. اما حضرت مولانا غواصی ...
آناتول فرانس میگوید: "به عقیده من ما هرگز به درستی نخواهیم دانست که چرا یک شیء زیباست." واقعیت این است که همهی دلها به ندای زیبایی گوش فرا میدهند ولی کمتر مغزی از علت آن میپرسد. انسان در زمانها و مکانهای مختلف از نوعی زیبایی برانگیخته میشد و عمر خود را در جستن آن به کار میبرد. در این بین تنها فلاسفه جویای حقیقت زیبایی و راز قدرت آن هستند...
عشق، مادر زیبایی است نه فرزند آن؛ عشق تنها مبدا نخستین زیبایی است که چنانکه گفته شد در اشخاص است نه در اشیاء؛ اما هزاران چیز است که به نظر ما زیبا میآیند و ظاهراً هیچگونه رابطهای با عشق ندارند...
۱. دو سال از نشر نخستین مقاله قرائت نبوی از جهان در فصلنامه مدرسه، میگذرد. اکنون ضروری میبینم مدعای اول آن مقاله را با در نظر گرفتن پارهای نکات مهم که در نقد آن خواندهام بار دیگر صورتبندی کنم. کوشش من این است که ابهامهای موجود در نخستین مقاله را با بیانی جدید روشن کنم و پارهای از نقدها را پاسخ دهم و بعضی از دعاوی را که به سخن من نسبت دادهاند و منظور من نبوده تصحیح نمایم...
هله عاشقان! بکوشید ، که چو جسم و جان نماند
دلتان به چرخ پرد ، چو بدن گران نماند
دل و جان، به آب حکمت ، ز غبارها بشویید
هله ، تا دو چشم حسرت ، سوی خاکدان نماند
...
...
سال پیش در روز تدفین پرویز مشکاتیان چیزکی نوشتم که در وبلاگ قبلی ام که چند روز قبل فیلتر شده است ، گذاشتم. دو سه روزی است که این وبلاگ جدید را ساخته ام، گفتم که بد نیست که همان نوشته را که بوی تازه گی و دوستی اش هنوز هم باقی است، دوباره اینجا هم به یاد آن خاطرات ،تکرار کنم.
امروز صبح (پنجشنبه دوم مهر ۸۸) رفتم تالار وحدت . کمی دیر رسیدم . شلوغ بود . تعدادی از دوستان و اشنایان این سنخ و گروه را دیدم . سلامی و احوالپرسی . حسین علیزاده ٬ پیر نیاکان ٬ درویشی ٬ ... حرفی گفتند و سخنی . که کنایه بود و گله از دوران و مدیران زمانه !...
فيلم آتش سبز آقاي محمدرضا اصلاني با سكانس ابتدايي و انتهايي خود، اشاره اي كلامي و تصويري به مفهوم معنايي آينه و نقش كاربردي آن در ساختار كلي جهان نگري اثر دارد. در سكانس ابتدايي فيلم، كه دوربين عاشقانه و شيدا، در جولان ثبت پيكره هاي عدالت در بناي دادگستري است، ما صداي طرفين دعواي زن و شوهري را مي شنويم كه زن شكايت مي برد "آخر اين مرد آينه را شكسته است" و قاضي (داناي كل) حكايت مي كند، "كه خب ترا كه نشكسته است، آينه را شكسته است!"...
مجموعه داستان از چهارده سالگی می ترسم از هشت داستان کوتاه تشکیل شده است. ویژگی مشترک داستان ها عبارت است از :
۱- دیدگاه روایی. به این ترتیب که راوی پنج داستان اول شخص است و سه داستان دانای کل. این تفاوت می بایست نشان دهنده دغدغه نویسنده برای بیان خود و تفسیر خود از جهان باشد، اما در این داستان ها...
" سخن از براي غير است ، واگر از براي غير نيست ، سخن به چه كار است ؟
همچنان كه مي بيني ، دعوت انبيا ، از براي غير است واگر غير نبودي اين چندين گفت و گوي از بهر چه بودي ؟
آنجا كه اتحاد معين است و حضور ، چه جاي گفت و گوي بيني ؟...
این یک رسم قرن بیستمی است، که نویسندههای بزرگ، به جز زندگینامهها و مقالههایی که در مورد فردیت خودشان کار میکنند، کتابهایی هم دربارهی حرفهشان بنویسند. رسمی که به قرن جدید هم ارث رسیده و یکی از بهترین کتابها از این نوع در اولین دههی هزاره، کتاب دلنشین هاروکی موراکامی، نویسندهی شهیر و محبوب ژاپنی – ولی مقیم آمریکا – است که در اواسط سال 2008 نسخهی انگلیسی آن را انتشارات رندم هاوس (دفتر هاروِر سیکر در لندن) به بازار کتاب فرستاد و خیلی زود...
جان لاک را پیامبر انقلاب انگلستان مینامند، فیلسوفی که در نزاع سلطنتطلبان و مشروطهخواهان انگلیسی، جانب حکومت پارلمانی را گرفت و از به ثمر نشستن «انقلاب باشکوه» در انگلستان به وجد آمد.فیلسوف محافظهکاری که در ساختار نظام سلطنتی انگلستان از آزادی فرد در مقابل اقتدار دولت دفاع کرد و به گاه اضطرار حتی حامی انقلاب شد و برداشتن سلاح در مقابل دولت محدودکننده آزادی را جایز دانست...
ای کرده تو مهمانم ، در پیش درآ جانم
زان روی که حیرانم ، من خانه نمیدانم
ای گشته ز تو واله، هم شهر و هم اهل ده
کو خانه ؟ نشانم ده ، من خانه نمیدانم
...
...
میشاییل هانهکه کارگردان اتريشی، امروز يکی از مهم ترين سينماگران زنده دنياست. هانهکه بعد از ساختن چند فيلم موفق در فرانسه، به زادگاهش آلمان برگشت و فيلم روبان سفيد را در باره سرزمين مادری اش و تاريخ معاصر آن ساخت. فيلمی که در شصت و دومين فستيوال فيلم کن، جايزه نخل طلا را به دست آورد...
«جهت نيل به رستگاري آيا به عقل رو بياوريم يا به دل؟» در پاسخ به اين پرسش، مي بايستي به بررسي معناي عقل و دل از منظر مولانا پرداخت. بيان مولانا در باب «عقل» ظاهراً دوگانه و متناقض مي نمايد، گاه عقل را سست و چوبين پاي مي گويد و گاهي نيز عقل را به نحوي مي ستايد كه گويي عقل، حقيقتِ نهانِ هستيِ جهان است...
بیخود شدهام لیکن ، بیخودتر از این خواهم
با چشم تو می گویم ، من مست چنین خواهم
من تاج نمیخواهم !من تخت نمیخواهم!
در خدمتت افتاده ، بر روی زمین خواهم!
...
...
![]() |