شمس ِ مولانا
|
||
دغدغه های یک روح |
مهمان توام ای جان، زنهار مخسب امشب
ای جان و دل مهمان، زنهار مخسب امشب
روی تو چو بدر آمد ، امشب شب قدر آمد
ای شاه همه خوبان ، زنهار مخسب امشب
...
...
نقد ادبی به بررسی آثار درجه يک و مهم ادبی می پردازد و در اينگونه آثار بيش از اينكه نقاط ضعف مهم باشد نقاط قوت مطرح است. لذا منتقد ادبی می كوشد با تجزيه و تحليل آن اثر ادبی ، اولاً ـ ساختار و معنی آن را برای خوانندگان روشن كند ؛ و ثانياً ـ قوانينی را كه باعث اعتلای آن اثر ادبی شده است توضيح دهد. لذا نقد ادبی از يک سو بكار گرفتن قوانين ادبی در توضيح اثر ادبی است و از سوی ديگر كشف آيينهای تازه ممتازی است كه در آن اثر مستتر است...
یوهان ولفگانگ فون گوته را به جرات مى توان اولین پیشگام و آغاز گر «گفت وگوى فرهنگ و تمدن ها» نامید.او با آفرینش آثارى فراتر از زمان و مکان، گام در راه گفت وگوى واقعى با فرهنگ ها و تمدن هاى دیگر گذاشت، آن هم در روزگارى که اثرات منفى پیشداورى هاى قرون پیشین در میان عامه مردم و بخش بزرگى از نخبگان اروپایى هنوز از میان نرفته بود...
"يكي گفت كه مولانا همه لطف است، و مولانا شمس الدين را هم صفت لطف است و هم صفت قهر است... او مرا موصوف مي كرد به اوصاف خدا، كه هم قهر دارد و هم لطف.
آن سخن او نبود و قران نبود و احاديث نبود. آن سخن من بود كه به زبان او مي رفت...
![]() |