شمس ِ مولانا
 
 
دغدغه های یک روح
 
 

     موراكامي در اين داستان هاي كوتاه خوش لحن و گاه تكان دهنده باز هم به دنبال موتيف ها و مضامين انديشه پست مدرني خودش رفته است .  تنهايي، ترس، تصادف، اتفاق، بينامتني، كولاژ، عدم قطعيت و نسبي گرايي در جهان نگري قهرمانان داستان ها و اعمال و كردار شخصيت هاي روايت  به وضوح قابل مشاهده است. اصلاً عنوان يكي از داستان هاي اين مجموعه «اتفاق، اتفاق، اتفاق» است!...


برچسب‌ها: موراکامی, کتاب, نقد, داستان
ادامه مطلب
 |+| نوشته شده در  دوشنبه ۲۸ شهریور ۱۳۹۰ساعت 7:41  توسط رضا جوانروح  | 
 

 

    " ابراهيم ادهم پيش از آنكه ملك بلخ بگذارد ، درين هوس مالها بذل كردي و به تن طاعتها كردي ، و گفتي چه كنم ؟ و اين چگونه است كه گشايش نمي شود ؟

    تا شبي بر تخت خفته بود ، خفتهء بيدار ؛ و پاسبانها چوبكها و طبلها  و نايها و بانگها مي زدند ...


برچسب‌ها: متون, قصه, عرفان, شمس
ادامه مطلب
 |+| نوشته شده در  دوشنبه ۲۱ شهریور ۱۳۹۰ساعت 20:0  توسط رضا جوانروح  | 
 

      آخرين فيلم به نمايش درآمده فيلمساز اسپانيايي، ايناريتو، با نام زيبا و با انشاي عمداً غلط كلمه «Biutiful» با پلان بسيار زيبا و تاثيرگذاري شروع مي شود.  تصوير دستهايي از آرنج به بالا كه در مورد اصل بودن يك انگشتر الماس نشان صحبت مي كنند. گوهر نايابي كه پدربزرگ قبل از مردن و سفر نهايي‌اش به مادربزرگ حامله داده است. انگشتري كه بعد از آن در دست مادر بوده است. مادري كه ازرشش را نمي دانست و ميگفت كه اصل نيست. چونكه صداي دريا و نداي اقيانوس درون را با امواج خروشان و عمق ترسناك سكوت آميزش نشنيده بود ...


برچسب‌ها: سینما, نقد, فیلم, مرگ
ادامه مطلب
 |+| نوشته شده در  سه شنبه ۱۵ شهریور ۱۳۹۰ساعت 7:30  توسط رضا جوانروح  | 
  در هر سه گونه فلسفه اخلاقي ( فايده گراوظيفه گرافضيلت گرا )  و نيز دو گرايش معيار بندي اخلاقي ( تجربه گراشهود گرا )  هميشه اين مطلب محل بحث و مناقشه بوده است كه ، چرا آدمي عليرغم آگاهي و اطلاع از اخلاق بهنجار باز هم دست به نا بهنجاري اخلاقي مي زند ؟

      اگرچه هر كس با اعتقاد و جهان نگري خودش و رفتار بر گونه اي از اخلاق هاي سه گانه ياد شده  مي داند كه ( دروغ ، دزدي ، خيانت ، غيبت ، ظلم ، زنا ، قتل ، ... )  نادرست و مذموم است ، ليكن در شرايط انساني و موقعيت هاي گوناگون فردي و وضعيت هاي اجتماعي  بر خلاف دانش ذهني و پيشيني اش به نا بهنجاري اخلاقي مستمسك مي شود . چرا میان معرفت اخلاقی و عمل اخلاقی ما اختلاف و تضاد وجود دارد؟...


برچسب‌ها: اخلاق, انسان, جامعه, عشق
ادامه مطلب
 |+| نوشته شده در  دوشنبه ۷ شهریور ۱۳۹۰ساعت 8:52  توسط رضا جوانروح  | 
  بالا