شمس ِ مولانا
|
||
دغدغه های یک روح |
" اين بزرگان را و كاملان را كه عالَم جهت ايشان هست كرد ، هم حجابي است ؛ وآن است كه گاه گاهي اسرار مي گويند با خدا، تا متلاشي نشوند؛ وقت ديگر نباشد اين حجاب...
ای خواجه، نمیبینی؟ این روز قیامت را!
این یوسف خوبی را، این خوش قد و قامت را!
ای خواجه خوش دامن، دیوانه تویی یا من؟
درکش قدحی با من ، بگذار ملامت را
...
...
آخرين رمانِ ماريو بارگاس يوسا، نويسندهي برجستهي اهل پرو، «دختر بد» اخيراً با ترجمهي خجسته کيهان و با عنوانِ «دختري از پرو» در ايران منتشر شده است. اين رمان، داستان عشقِ جواني به نام ريکاردو به دختري به نام ليلي است که وقعي به عشق او نميگذارد. ريکاردو، در سالهاي بعد و در چهار دهه، در نقاط مختلف جهان با او روبهرو ميشود. اما همانقدر که با گذشت زمان، عشق در ريکاردو عميقتر ميشود، ليلي نه به عشق ريکاردو، بلکه به عشقِ هيچکس اهميتي نميدهد و ...
ای هوسهای دلم، بیا بیا بیا بیا
ای مراد و حاصلم، بیا بیا بیا بیا
مشکل و شوریدهام، چون زلف تو، چون زلف تو
ای گشاد مشکلم، بیا بیا بیا بیا
...
...
مولوی رنج بشری را ناشی از مستی هستی و فراموش کردن واقعیت و نادیدن آن میداند و یکی از علل رنج بشری را خودخواهی معرفی میکند.
استاد مصطفی ملکیان، در نشستی که در جهاد دانشگاهی برگزار شد، به بررسی « درد و رنج از دیدگاه کیرکهگارد و مولوی» پرداخت و گفت : مولوی رنج بشری را ناشی از مستی هستی و فراموش کردن واقعیت و نادیدن آن میداند و...
با بررسي گفتار و نگاه مولانا به دو مقوله پير و ولي (اولياء) و نياز آدمي به راهنمائي و ارشاد پير و اينكه آيا در رهروي طريقت به سوي حقيقت، پير چه نقشي دارد و آيا لزومي به انتخاب پير است يا خير؟
از نقطه نظر جهان بيني مولانا و جهت طي مسير و راهي كه بسيار پرخطر و آفت خيز بوده و تجربه اي قبلي در سالك و رونده راه وجود ندارد، انتخاب پير ...
بیخود شدهام لیکن، بیخودتر از این خواهم
با چشم تو می گویم، من مست چنین خواهم
من تاج نمیخواهم، من تخت نمیخواهم
در خدمتت افتاده، بر روی زمین خواهم
...
...
" کافکا در ساحل" رمان تصادف است. از ابتدا تا انتها، چیزی که داستان را پیش میبرد، تصور تصادف است. پسری به نام کافکا تامورا از خانه فرار میکند و به شهر دیگری میرود. به موازات این روایت، داستان مردی به نام ناکاتا هم روایت میشود. او یک عقبماندهی ذهنی است؛ اما میتواند با گربهها حرف بزند...
روزنامه زود دویچه تسایتونگ: ناقدین سرشناسی مانند نجله کلک و آیان هیرزی علی یا نویسندهای بنام رالف جیوردانو بر این نظراند که اسلام به دموکراسی، حقوق بشر و بویژه به حقوق زنان کوچکترین ربطی ندارد.
مجتهد شبستری: این را من نمیتوانم بپذیرم. شریعت که حقوق برخاسته از اخلاق اسلامی است، به اصلاحات نیازمند است؛ این سخن درستی است. اما این بدان معنا نیست که برای دست یافتن به عدالت بیشتری از جمله برای زنان اسلام کنار گذاشته شود...
من از کجا ؟ پند از کجا ؟ باده بگردان ساقیا
آن جام ِجان افزای را ، برریز بر جان ساقیا
بر دستِ من نِه جام ِجان ! ای دستگیر ِعاشقان
دور از لب ِبیگانگان ، پیش آر ، پنهان ساقیا
...
...
![]() |