شمس ِ مولانا
|
||
دغدغه های یک روح |
ای عاشقان، ای عاشقان، امروز ماییم و شما
افتاده در غرقابهای، تا خود که داند آشنا
گر سیل، عالم پر شود ، هر موج چون اشتر شود
مرغان آبی را چه غم، تا غم خورد مرغ هوا
...
...
"ز آغاز، عهدی کرده ام، کاین جان فدایِ شه کنم
بشکسته بادا پشتِ جان، گر عهد و پیمان بشکنم"
این روزها باز، هوای عطر قونیه در سر می پیچد ، عده ای عزم سفر دارند و عده ای سودای ان مي كشند .
این روزها باز، شوق دیدار تربت مولانا ...
ای نوبهار ِعاشقان، داری خبر از یار ِما؟
ای از تو آبستن چمن ، وی از تو خندان باغها
ای بادهای خوشْ نَفَس، عشاق را فریادرَس
ای پاکتر از جان و جا، آخر کجا بودی؟ کجا ؟
...
...
سبك و فرم روايت كه از قول اول شخص مفرد (من) نقل مي شود، برمبناي تداعي واژگان و واگويه هاي ذهني، جريان سيال ذهن، مبتني است. رفت و آمدهاي قصه در زمانهاي دور و نزديك و حال وبيان حالات راوي با گويش گفتاري ساده، جملات كوتاه و صريح. واژگان عادي كوچه و بازار قشر متوسط جامعه درس خوانده كه اكثريت بدنه اجتماعي شهر نشين مدرن كشور را تشكيل ميدهند، از نقاط قوت و برجسته لحن روايت است كه...
برنامه ريزي كرده بودم كه سه شنبه عصر، حتماً جلسه نقد و بررسي كتاب داستان «احتمالاً گم شده ام» نوشته خانم سارا سالار را، در سالن شهر كتاب مركزي بروم. توي خيابان بخارست، نه ... خيابان... يادم رفته اسم جديدش كه ... پايينتر از سفارت ژاپن، نرسيده به عباس آباد، خيابان... يادم نيست! اما آقاي محمد خاني چند سالي است كه بعنوان مدير و برگزار كننده جلسات نقد و بررسي كتابهاي تازه چاپ شده، تازه نشر شده، تازه در آمده، تازه...
ای رستخیز ناگهان، وی رحمت بیمنتها
ای آتشی افروخته در بیشه اندیشهها
امروز خندان آمدی، مفتاح زندان آمدی
بر مستمندان آمدی، چون بخشش و فضل خدا
...
...
از بدو تمدن بشر دسپوتیسم(استبداد) به عنوان یکی از ابداعات و پدیده های جامعه بشری سربرآورد و بخش حداکثری مردمان جوامع در چنگال بخش حداقلی قریب به اتفاق به انحصار و استثمار درآمدند. از همان لحظه تاریخی که دسپوتیسم در اشکال بدوی، خود را بر جوامع و قبایل تحمیل می کرد تفکرات و جنبش های بدوی آزادیخواهی نیز در میان انسان ها شکل گرفت. تفکرات آزادیخواهانه در مسیر تاریخ به خود صورت تکوینی گرفت و با شروع هزاره اول پیش از میلاد رفته رفته از حالت انتزاع خارج شد و جامه عمل به خود پوشید...
در تاریخ عرفان ایرانی، نَه تاریخ تولد و نَه تاریخ مرگ شمس تبريزي به تحقیق مشخص است، لیکن تاریخ آشنایی و رودررویی شمس با مولانا در قونیه به تحقیق و قطعاً مشخص است (26جمادی الاخر سال 642 هجری قمری، برابر 29 نوامبر سال 1244 میلادی، برابر 8 آذر ماه سال 622 هجری شمسی) ...
کس نیست که افتاده آن زلف دوتا نیست
در رهگذر کیست، که دامی ز بلا نیست؟
چون چشم ِتو دل میبرد از گوشه نشینان
همراه تو بودن ،گنه از جانب ِما نیست!
...
...
![]() |