|
شمس ِ مولانا
|
||
|
دغدغه های یک روح |
"هر قصه اي را مغزي هست و هر حکایتی را قصدی .
قصه را جهت آن مغز آورده اند بزرگان، نه از بهر دفع ملالت.
به صورت حكايت براي آن آورده اند، تا آن غرض در آن بنمايند."
(شمس تبريزي)
" فاضل و غامض "
"هر كه فاضلتر دورتر از مقصود. هر چند فكرش غامضتر، دورترست. اين كار دل است كار پيشاني نيست.
قصهء آنكه گنج نامه اي يافت كه به فلان دروازه بيرون روي، قبه اي است؛ پشت بدان قبه كني، وروي به قبله كني و تير بيندازي، هر جا كه تير بيفتد گنجي است . رفت و انداخت، چندان كه عاجز شد؛ نمي يافت.اين خبر به پادشاه رسيد. تير اندازانِ دورانداز انداختند، البته اثري ظاهر نشد . چون به حضرت رجوع كرد، الهامش داد كه: نفرموديم كه كمان را بكش . آمد، تير به كمان نهاد ، همانجا پيش او افتاد . چون عنايت در رسيد ، خُطوَتان وَ قَد وَصل.
اكنون به عمل چه تعلق دارد ؟ به رياضت چه تعلق دارد ؟ هر كه تير را دورتر انداخت، محرومتر ماند . از آنكه خطوه اي مي بايد كه به گنج برسد . "
(مقالات شمس، دفتر اول / ص75 ، سطر 13 )
--------------------------------------------------------------------------------------------
تعبير متن :
پيچيدگي تفكري آدمي در مواجهه با پديده هايي غير عادي و غير معمولي ، بر اساس سطح دانش و اطلاعات او موجب بروز دور شدن از هدف و مقصود غايي مي گردد. دنياي پيراموني در قبال كسي كه بيشتر و عميقتر مي داند و مي فكرد ، سختر و دير يابتر عمل خواهد كرد . آنگونه كه فكر كنيد ، جهان با شما همانگونه برخورد خواهد كرد .
روش فهم و دستيابي به آگاهي از نوع حكمت ، با اندوختن اطلاعات و جمع كردن فضل و دانش و بالطبع آن ايجاد حس و حال برتري و فاضلتر بودن ميسر نمي گردد . علم و دانش كه بسيار ارزشمند و كارآ است ،محدوديت ها و مرزهاي خاص خودش را دارد . حكمت آموختني و كسب كردني نيست ؛ ورزيدني و حضور پيداشدني است در آن لطيفه نهاني كه آن را عرفا و حكيمان دل مي گويند .
روش دستيابي به اين نوع از آگاهي كه آن را شهود عقلي و يا فعال شدن عقل شهودي در روانشناسي انسانگراي جديد مي گويند ، گشايش اندرون و صافي دل از نفسانيات است . با رياضت كشي و عزلت نشيني به سبك و سياق پيشينيان نمي شود كه صافي درون را حاصل كرد . صداقت ، ايثار ، نيت خير طلبانه ، مردم دوستي ، نيك انديشي ، خير خواهي همگاني ، ... و اصولا در رفتار انسان دوستي جمعي است كه اين دو قدم تا وصل (خطوتان و قد وصل ) و رستگاري نوع بشر حضور خواهد يافت .
-------------------------------------------------------------------------------------------
پي نوشت:
كتاب " مقالات شمس " كاري تحقيقي و تصحيحي است از استاد بزرگوار دكتر محمد علي موحد كه بزرگان عصر حاضر و نيك مردان نسل قديم است . مقالات يادداشتها ي ياران نزديك مولانا و شمس تبريزي از گفتارها و سخنان گهربار شمس تبريزي است ، كه در جلسات خصوصي ياران همدل و همراه ويا در جمعهاي گسترده مريدان گفته شده است . اين نوشتارها كه تا پنجاه سال اخير نا مكشوف و نا معروف بوده به همت دكتر موحد جمع آوري و ويرايش گرديده و در ئسترس قرار گرفته است . در يك تقسيم بندي كلي ، گفته هاي در آساي شمس كه در كتاب مقالات درج شده است ، شامل چهار بخش عمده است:
1- قصه ها و حكايات پند آموز
2- تاويل و تفسير ايات قراني و احاديث رسول خدا
3- گفتار هاي گهر بار نغز
4- شرح حال و احوال شخصي در مورد شمس و اطرافيان و محيط پيراموني
در سلسله نوشتارهايي كه در وبلاگ تحت عنوان باز خواني قصص متوني منبعد خواهد آمد ، از بخش" قصه ها و حكايات پندآموز " ، قصصي كه مناسبتي با جريانات و مسائل جامعه امروزين داشته باشد نقل خواهد شد .
اميد كه تجربيات شخصي اين بزرگواران عرصه آگاهي معنوي چراغ راهي براي انسان جستجوگر بي پناه دردمند عصر مدرن امروز باشد .
|
|